چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:,

 

سلام.اولین درس هنر ما ترکیب رنگ بود.گمونم شما هم اولین درس هنرتون ترکیب رنگ بود .پس فرمول چند تا ترکیب رنگ رو براتون نوشتم.کل ترکیب رنگهایی که گذاشتم 19 تاست برای دیدن بقیه شون به ادامه ی مطلب مراجعه کنید.

حاصل ترکیب

 
فرمول
نارنجی
قرمز + زرد
آبی آسمانی
آبی + سفید
حنایی
نارنجی + قهوه ای
خاکستری
سفید +سیاه
بنفش
آبی + قرمز
زرشکی
قرمز +صورتی
فیروزه ای پرنگ
سبز + آبی
صورتی
قرمز + سفید
فیروزه ای
زرد کمرنگ + آبی
سورمه ای
آبی + کمی سیاه
قهوه ای روشن
مشکی + قرمز + زرد

 

چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:,

 

سلام اینم معنی شعر ای زبان فارسی برای بچه های اند تنبل.
 
به جان خودتون ضرر نمی بینین اگر یه نظری هم بدین.

 

 
ای زبان فارسی
 
 
ای زبان فارسی ، ای در دریای دری               ای تو میراث نیاکان ، ما ای زبان مادری
 
ای زبان فارسی ای گوهر دریای فارسی دری ای تو میراث پدران ما،ای زبان مادری.
 
 
در تو پیدا فرما،فرهنگ ما،آیین ما                  ازتو برپا،رایت دانایی و دانشوری
 
در تو شکوه و فرهنگ وآیین ومذهب ماآشکار است وبه خاطر وجود توست که پرچم دانایی و دانشمندی ایرانیان برافراشته است.
 
کابل و تهران و تبریزوبخاراوخجند              جمله،ملک توست تا بلخ و نیشابور و هری
 
از کابل وتهران وتبریزوبخارا خجند تا بلخ و نیشابور و هری همگی در تصرف تو هستند یعنی به زبان فارسی صحبت می کنند.
 
جاودان زی ای زبان دانش و فرزانگی            تا به گیتی نور بخشد آفتاب خاوری
 
ای زبان دانش وخردمندی تا ابد جاودان به زندگی خود ادامه بده تا از آفتاب وجود تو که ازمشرق می تابد همه ی جهان بهره مند شود.
 
فارسی را پای می داریم،زیرا گفته اند         ََُ«قدر زر زرگر شناسد،قدر گوهر گوهرشناس
 
ما زبان فارسی را حفظ می کنیم وبه آن احترام می گذاریم زیرا:ارزش طلا را زرگر میداند و ارزش گوهر را گوهرشناس.

 

چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:,

پیک آدینه ی شماره ی 11

پیک آدینه ی شماره ی 12

پیک آدینه ی شماره ی 13

پیک آدینه ی شماره ی 14

چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:,

پیک آدینه ی شماره ی 11

پیک آدینه ی شماره ی 12

پیک آدینه ی شماره ی 13

پیک آدینه ی شماره ی 14

چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:,

شکل های مختلف پرچم ایران از ابتدا تاکنون





فایل PPS
فایل PDF


 

 


 

چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:,

نـام هر یک از کشور های جهـان معنای خاصی دارد بـه طـور مثال

«ایران» برگرفته از «آریایی : نجیب و شریف» به معنی «سرزمین

آریایی ها» می باشد. برای آگاهی از معنی نام کشورها فایل زیر را

دانلود کنید.

چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:,


فایل 1


فایل 2

فایل 3

فایل 4


 


چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:,
سؤالات


 

فایل PDF 

پاسخنامه 


 

چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:,

آزمون


 

چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:,

آزمون
 

 
چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:,

{آزمون}

 




 

چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:,
{سؤالات}
 
فایل PDF سـؤالات  

 فایل PDF پاسخنامه


 

چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:,

{آزمون}

 

 

 

 

 

 

چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:,

{آزمون}

چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:,

آزمون های گروه آموزشی پایه ی ششم شهرستان سبزوار


آزمون ریاضی 1             



آزمون ریاضی 2            


آزمون ریاضی 3           



آزمون ریاضی 4           



آزمون ریاضی 5           



آزمون ریاضی  6          



آزمون ریاضی 7           



آزمون ریاضی 8           



آزمون ریاضی 9           



آزمون ریاضی 10         



آزمون ریاضی 11         



آزمون ریاضی 12        



آزمون ریاضی 13       



آزمون ریاضی 14       



آزمون علوم تجربی 1   



آزمون علوم تجربی 2  



آزمون علوم تجربی  3
 



آزمون علوم تجربی  4 



آزمون علوم تجربی 5  



آزمون علوم تجربی 7  



آزمون علوم تجربی 
8

آزمون فارسی
1         


آزمون فارسی
2        



آزمون فارسی
3        



آزمون فارسی 4
       



آزمون مطالعات
1      



پیک آدینه
1             




 
چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:,
چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:,
چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:,
چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:,
چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:,
چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:,

 

مرد در چمنزار
مردنجوا کرد:((خدایا با من صحبت کن))، یک چکاوگ آواز خواند ولی مرد نشنید.
پس مرد باصدای بلند گفت:((خدایا بامن صحبت کن))، آذرخش در آسمان غرید ولی مرد متوجه نشد.
مرد فریاد زد:((خدایا یک معجزه به من نشان بده))، یک زندگی متولد شد ولی مرد نفهمید.
مرد نا امیدانه گریه کردو گفت:((خدایا مرا لمس کن و بگذار تو را بشناسم))پس خدا نزد مرد آمد و اورا لمس کرد.
ولی مرد بالهای پروانه را شکست و در حالی که خدا را درک نکرده بود از آنجا دور شد!!
چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:,

سلامیه داستان باحال گذاشتم.یادتون نره نظر بدید

                                                                   بدشانسی

 

 

 

یارو نشسته بود داشت تلویزیون میدید که یهو مرگ اومد پیشش ...
مرگ گفت : الان نوبت توئه که ببرمت ...

مرده یه کم آشفته شد و گفت : داداش اگه راه داره بیخیال ما بشو بذار واسه بعدا ...

مرگ : نه اصلا راه نداره. همه چی طبق برنامست. طبق لیست من الان نوبت توئه ...

مرده گفت : حدداقل بذار یه شربت بیارم خستگیت در بره بعد جونمو بگیر ...

مرگ قبول کرد و مرده رفت شربت بیاره. توی شربت 2 تا قرص خواب خیلی قوی ریخت ...

مرگ وقتی شربته رو خورد به خواب عمیقی فرو رفت .

مرده وقتی مرگ خواب بود لیستو برداشت اسمشو پاک کرد نوشت آخر لیست ... و منتظر شد تا مرگ بیدار شه ...

مرگ وقتی بیدار شد گفت : دمت گرم داداش حسابی حال دادی خستگیم در رفت ...

بخاطر این محبتت منم بیخیال تو میشم و میرم از آخر شروع به جون گرفتن میکنم ...

چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:,

سلامهمه دخترا این متن رو بخونند.نظر یادتون نره.

یه روز یه پسر انگلیسی میاد با طعنه به یك پسر ایرانی میگه: چرا خانوماتون نمیتونن با مردا دست بدن یا لمسشون كنن؟؟

یعنی مردای ایرانی اینقدر شهوت پرستن كه نمیتونن خودشون رو کنترل كنن؟؟ پسره لبخندی میزنه و میگه: ملكه انگلستان

میتونه با هر مردی دست بده؟ و هر مردی ملكه انگلستانو لمس كنه؟! پسره انگلیسی با عصبانیت میگه: ... ...نه!مگه فرد

عادیه؟!! فقط افراد خاصی میتون با ایشون در رابطه باشن!!! پسر میگه: خانومای ما همه ملكه هستن!!!


                                              ♥♥به افتخار همه دخترای ایروونی♥♥

چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:,

{امتحان}

چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:,
چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:,

{امتحان}

{امتحان}

 

چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:,

فرهاد و اصغر هر دو بیمار یک آسایشگاه روانى بودند. یک روز همینطور که در کنار استخر قدم مى زدند فرهاد ناگهان خود را به قسمت عمیق استخر انداخت و به زیر آب فرو رفت.
اصغر فوراً به داخل استخر پرید و خود را در کف استخر به فرهاد رساند و او را از آب بیرون کشید.
وقتى دکتر آسایشگاه از این اقدام قهرمانانه اصغر آگاه شد، تصمیم گرفت که او را از آسایشگاه مرخص کند.
اصغر را صدا زد و به او گفت : من یک خبر خوب و یک خبر بد برایت دارم. خبر خوب این است که مى توانى از آسایشگاه بیرون بروى، زیرا با پریدن در استخر و نجات دادن جان یک بیمار دیگر، قابلیت عقلانى خود را براى واکنش نشان دادن به بحرانها نشان دادى و من به این نتیجه رسیدم که این عمل تو نشانه وجود اراده و تصمیم در توست.
و اما خبر بد این که بیمارى که تو از غرق شدن نجاتش دادى بلافاصله بعد از این که از استخر بیرون آمد خود را با کمر بند حوله حمامش دار زده است و متاسفانه وقتى که ما خبر شدیم او مرده بود.
اصغر که به دقت به صحبتهاى دکتر گوش مى کرد گفت: او خودش را دار نزد. من آویزونش کردم تا خشک بشه حالا من کى مى تونم برم خونمون ؟
 
سه رفیق زرنگ اما بی پول
ســه تا رفیق با هم ورمیدارن میرن رستوران ولی بدون یه قرون پول
هر کدومشون یه جایی میشینن و یه دل سیر غذا میخورن
خلاصــه اولی میره پای صندوق و میگه : ممنون آقا ، غذای خوبی بود. این بقیه پول مارو بدین بریم
صندوقدار : کدوم بقیه آقا ؟ شما که پولی پرداخت نکردی ؟!؟!؟
میگه یعنی چی آقا خودت گفتی : الان خرد ندارم بعد از صرف غذا بهتون میدم !
خلاصه از اون اصــرار از این انکار که دومی پا میشه و رو به صندوقدار میگه : آقا راست میگن دیــگه ، منم شاهدم وقتی من میزمـــو حساب کردم ایشون هم حضور داشتن و یادمه که بهش گفتین بقیــه پولتونو بعدا مــیدم
صندوقــداره از کوره درمیره و میگه : شما چی میگی آقا ؟؟ شما هم حساب نکردی !!
بحث داشت بالا میگرفت که دیدن سومی نشسته وسط سالــن و هـی میزنه توی سرش ؛ ملـت جمع شدن دورش و گفتن چی شده ؟
گفت : با این اوضاع حتما میخواد بگه منم پول ندادم
 
سه رفیق زرنگ اما بی پول
ســه تا رفیق با هم ورمیدارن میرن رستوران ولی بدون یه قرون پول
هر کدومشون یه جایی میشینن و یه دل سیر غذا میخورن
خلاصــه اولی میره پای صندوق و میگه : ممنون آقا ، غذای خوبی بود. این بقیه پول مارو بدین بریم
صندوقدار : کدوم بقیه آقا ؟ شما که پولی پرداخت نکردی ؟!؟!؟
میگه یعنی چی آقا خودت گفتی : الان خرد ندارم بعد از صرف غذا بهتون میدم !
خلاصه از اون اصــرار از این انکار که دومی پا میشه و رو به صندوقدار میگه : آقا راست میگن دیــگه ، منم شاهدم وقتی من میزمـــو حساب کردم ایشون هم حضور داشتن و یادمه که بهش گفتین بقیــه پولتونو بعدا مــیدم
صندوقــداره از کوره درمیره و میگه : شما چی میگی آقا ؟؟ شما هم حساب نکردی !!
بحث داشت بالا میگرفت که دیدن سومی نشسته وسط سالــن و هـی میزنه توی سرش ؛ ملـت جمع شدن دورش و گفتن چی شده ؟
گفت : با این اوضاع حتما میخواد بگه منم پول ندادم
 
عشق به همــسر
مرد چند ماه بود که در بیمارستان بسترى بود ، بیشتر وقت ها در کما بود و گاهى چشمانش را باز مـیکرد و کمى هوشیار میشد اما در تمام این مدت همسرش هر روز در کنار بسترش بود
یک روز که او دوباره هوشیاریش را به دست آورد از زن خواست که نزدیکتر بیاید. زن صندلیش را به تخت چسباند و گوشش را نزدیک دهان شوهرش برد تا صداى او را بشنود.
مــرد که صدایش بسیار ضعیف بود در حالى که اشک در چشمانش حلقه زده بود به آهستگى گفت : تو در تمام لحظات بد زندگى در کنارم بوده‌اى ؛ وقتى که از کارم اخراج شدم تو کنار من نشسته بودى ، وقتى که کسب و کارم را از دست دادم تو در کنارم بودى ، وقتى خانه مان را از دست دادیم باز هم تو پیشم بودى و الان هم که سلامتیم به خطر افتاده باز تو در کنارم هستى و میدونی چى میخوام بگم ؟
زن در حالى که لبخندى بر لب داشت گفت : چى میخوای بگى عزیزم ؟
مرد گفت : فکر میکنم وجود تو باعث ایجاد این همه بدبختی برای من شده

چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:,

تعریف مراقب :
موجودی ستم کار و ریا پیشه که متاسفانه چشم و گوش و باقی حواس را هم دارد !
سیستمی که نقش دزدگیرمنازل را سر جلسه ایفا میکند !
گالری ضدحال ! موجودی که روی سینه اش نوشته شده : من مراقبم،شما چطور!؟
یک نوع تله موش زنده !

 صفایی ندارد ارسطو شدن،خوشاپرکشیدن،پرستو شدن!

توکه پر نداری پرستو شوی؛ بشین درس بخون تا ارسطو شوی!

 فرارسیدن ماه امتحانات تسلیت باد!

چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:,
چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:,
چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:,
چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:,
چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:,
چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:,
چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:,
چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:,
چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:,
چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:,
چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:,
چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:,